✍ثبــ ـت لحظــآت نآب باهـ ــم بودنــ ـمـون✍

پروفایل

شرح وبلاگ

بنام پروردگار زیباییهااااا سلام.... دربــــــــاره من وخانوادهــــ💑ــــکوچکـــم مایه خانواده سه نفره خدارو شکرخوشبختیم👪 یه فرشته کوچولوی ناز داریم که فقط برای لبخندزدنش وقتی بداخلاق و ناراحته حاضریم جونمونو بدیم.ممنون ازینکه به کلبه مجازیمون قدم گذاشتین هدفم ازساختن این وبلاگ....... خوب معمولا این روزها هرکسی برای خودش وبی دارد واونجا حرف دلشو،خاطراتشو یا حالا هرچیز دیگری رو ثبت میکندوبیادگار میذاره منم خواستم تجربه اش کنم ...وتصمیم گرفتم خاطرات زندگی خودم رو از دوران کودکیم جوانیم ،ازدواجم،وبهترین حس زندگیم (مادرشدنم)ثبت کرده وبیادگاربزارم و اسم وبم رو گذاشتم.....》》》 (ثبت لحظات ناب باهم بودنمون) هرکسی زندگیش مثل یه کتآب داستآنه پر ازتجربه..ه و اتفاقات جالبی براش پیش میاد که دوست نداره ازحافظه ش دلیت بشه و فراموشش کنه چه بهتر که به مدد کامپیوتر ولطف بی نهایت نی نی وبلاگ عزیزم میتونم ثبت شان کنم وبعدها از مرور کردن اونها با عزیزان دلم لذت ببرم.... به همین صورت ازین پس منم اینجا خاطراتمو مینویسم شوق عجیبی مرا به ثبت خاطرات کودکیم در این دفتر مجازی واداشته است. نمیدانم از کجا آمده اما دلم میخواهد به این هوس پاسخ مثبت دهم و خاطرات کودکیم را آغاز کنم من متولد 1370 مامان یه دختر خانوم شیرین وخوشکل وهمسر یه آقآیی خیلی مهربوووون..عشقممتولد1362و. دختر نازم متولد1391.... ما از کشور افغانستان (شهرهرات باستان)تا پانزده سالگی کشورم بودم بعد ۴ سال رو ایران مهاجرت کردیمو باپسر خاله ام ازدواج کردم ۲سال بعد ازدواجمون آمدیم دست همو گرفتیم تموم چیزای که داشتیمو رهاکردیم واومدیم برای همیشه المان ...یک سال بعد مهاجرتمون خدای خوبم دخترکم رو بهمون بخشید وازتنهایی درمون اورد اوایل تنهای سختمون بود ولی یواش یواش عادت کردیـــم خانواده مون برادرا وخواهرا هم الان بعد ۴ سال دوری امدن پیشمون برای همیشه خداروشکر همه چی کامــــل شـــــــد ◣◣◣◣◣ الان هم خدا یه پسملکی بهم داده وخدابخواد ۴ماه دیگه زمینی میشه😉◣◣◣◣◣◣ خدایآ چنآن کن سرانجام کآر توخشنود بآشی ومآ رستگآر

نویسنده

آمار

تعداد مطالب : 9
تاریخ عضویت : 23 بهمن 93